شهید امنیت پرواز پاسدار بهرام رحیمی


بعضی روزها حجم پروازهایش زیاد بود… بعضی روزها خستهتر بود… ساعات کاریاش، رفتنش، برگشتنش… ساعت مشخصی نداشت. گاهی ۳ صبح میرفت، روز دیگری ۱ شب برمیگشت… اما هیچکدام، هیچکدام برایش بهانهای برای بیتوجهی به فرزندانش نبود. وقتی میآمد، میخندید؛ اما خستگی، در چشمانش فریاد میزد. میگفتم: «بابا، خستهای…» میگفت: «نه بابا، بذار اول شمارو ببرم پارک…» پارک میبرد، شهربازی، توی شهر میچرخاند، جایی برای غذا، بستنی، شادی… و ما، غرق در دنیای کودکانهمان، نمیدانستیم چه کوهی از صبوری و مردانگی پشت لبخندهای پدرانهاش ایستاده. با تمام خستگیهایش، باز هم ما را اولویت قرار داده بود. او تنها پدر نبود… او در دشت زندگیمان، رودخانهای بود که وجودش حیات میبخشید، و صدایش، شور زندگیمان را مینواخت. حالا… آن رود، آن جاری آرام و خستگیناپذیر، در دل اقیانوسِ بیکرانِ شهادت، آرام گرفته است. ما ماندهایم با خاطرهی خندههایش، با عطر حضورش که هنوز در گوشه گوشهی خانه جاریست… و دلی که هر لحظه، با یادش پُر میشود از غرور و دلتنگی. نقل از نازدانه ی شهید...
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجم
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_بهرام_رحیمی
#شهید_امنیت_پرواز
•┈┈••✾•![]()
![]()
•✾••┈┈ ¦
¦
کانال ایتا
shahid_bahram_rahimi@

لبخندهایی هستند که از عمر آدمها ماندگارترند... نه رنگ میبازند، نه در غبار سالها فراموش میشوند؛ میمانند، درست همانجا که برای همیشه باید باشند: در دلها. دو جوان... دو رفیق شانهبهشانه... «دو لبخند شهید». نه فقط خوشرو، که خوشدل بودند. تبسم، تنها نقش بسته بر لبهایشان نبود؛ از چشمهایشان میجوشید، از جانشان میتراوید. گرمای لبخندشان، هنوز از پشت شیشهی قابها پیداست. مثل نوری که از تصویر نمیگذرد، در آن میماند. در هر جمعی که بودند، شادی، قوت قلب، و آرامش جاری میشد. از آنها بود که اگر تنها یکبار میدیدیشان، بیآنکه بفهمی، گوشهای از دلت را برای همیشه بهشان میسپردی. رفتهاند... اما نه مثل دیگران. رفتنیشان هم جنس دیگری داشت. نه بیصدا، نه در سکوت؛ که با ردّی روشن، با بوی آشنا، با خاطراتی که حتی پس از چهارده سال، مثل رایحهای بیانتها در کوچههای دلتنگی ماندهاند. آنان نشانشدهی ارباب بیکفنشان بودند. و در آخرین شب قدر عمر زمینیشان، امضای سرنوشت را زدند پای برگهای که عنوانش «شهادت» بود. و رفتند، تا ماندگار شوند... در قاب عکسهایی که حالا، تکیهگاه بغضهایمان شدهاند. در دلتنگیهای هر شب، و در اشکهای بیپایان هر دعا. شهیدان خندان ما... کاش بدانید، نبودنتان، لبریز از بودن است برای ما. پر از خاطره، پر از لبخند، و پر از اشکی که هرگز ته نمیکشد. ای لبخندهای ماندگار، ای ستارههای همیشه روشن... ما را دعا کنید؛ تا یاد بگیریم چگونه میتوان زیباترین شکل بودن را زیست. آنگونه که شما آموختید: بیادعا، بیهیاهو، و سرشار از عشق...
•┈┈••✾•![]()
![]()
•✾••┈┈
¦
¦ کانال ایتا
shahid_bahram_rahimi@
شهید بهرام رحیمی؛ مردی که امنیت را نه فقط در آسمان، که در دلها معنا کرد.
باغملک خوزستان، زادگاه مردانیست که خاک را به خون آب دادند تا ریشههای ایمان محکم بماند.
در همین خاک، در تیرماه ۱۳۶۰، پسری چشم به جهان گشود که بعدها نگاهش به آسمان دوخته شد، نه به دنیا.
نامش بهرام بود؛ از تبار عشق، از قبیله دلدادگان. چهارمین شهید از خانوادهای که با ایثار زندگی کردهاند و با شهادت شناخته میشوند:
نوهای شهید، دامادی شهید، عمویی شهید و در نهایت، خود او چهارمین پرستاره این آسمان پرنور شد.
او را خیلیها میشناختند؛
نه به خاطر عنوانها، بلکه به خاطر اخلاقش.
جوانی متبسم، خوشقلب و دلسوز.
تبسم از لبهایش جدا نمیشد؛
و مهربانی از نگاهش، آرامش میریخت در دل اطرافیان.
از ۱۲ سالگی، پای ثابت روضهها بود. خادمالحسین، از دل مسجد و محراب.
عضو شورای بسیج مسجد، فعال ستاد نماز جمعه، و برگزارکننده صدها یادواره شهدا.
اما در همه این فعالیتها، نه به دنبال دیدهشدن بود، نه تشویق.
فقط میخواست راه روشن شهدا را فراموش نکنیم.
بهرام رحیمی، پاسدار انقلاب بود؛
اما پرواز، رسالت دیگرش شد.
نه در مرزهای زمینی، که در مرزهای هوایی؛
در قامت حافظ امنیت پرواز، حافظ جان مسافران، حافظ آرامش آسمان.
فروردین ۱۴۰۳، پس از زیارتی عاشقانه از سرزمین وحی،
در پرواز بازگشت از جده به تهران،
همانجا که مأمور امنیت بود،
آسمان او را برای همیشه به آغوش کشید.
او رفت؛
آرام، بیصدا، اما با ردپایی عمیق.
ماند در خاطرهها،
در دل همکارانش، در نوشتههایش،
و در دل فرزندانی که هنوز لبخند پدر را از قاب عکسها به یاد میآورند.
مادرش بانویی مومنه ، که نوه، داماد و فرزندش را در راه وطن و دین تقدیم کرده است؛
و این افتخاریست بزرگ برای این خانواده و مادر مکرمه.
شهید بهرام رحیمی، فقط شهید امنیت پرواز نبود،
او شهید فرهنگ بود، شهید ایمان، شهید لبخند.
کسی که نخواست فقط در قاب یک آلبوم عکس بماند،
خواست در قاب دلها زنده باشد؛
و شد.
امروز، وقتی از او یاد میکنیم،
از مردی میگوییم که
بیادعا زیست،
با اخلاص رفت،
و نامش، جاودانه شد.
#سپاه _ پاسداران _ انقلاب اسلامی
#شهید _ وطن
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_بهرام_رحیمی
#شهید_امنیت_پرواز
•┈┈••✾•🌼🇮🇷🌼•✾••┈┈ج
¦📬¦ @shahid_bahram_rahimi

یادنامهای برای شهید امنیت پرواز حاج بهرام رحیمی
✦ بهار ۱۴۰۴، بهاری بیبهار
بهار ۱۴۰۴، بهجای طراوت، با حزن آغاز شد. سالی که قرار بود شکوفههایش نوید زندگی و سرزندگی دهد، در غم پرواز یاری از یاران صدیق انقلاب، چهرهای خزانزده به خود گرفت. گویی طبیعت، به احترام کوچ عاشقانهی مردی از تبار خورشید، در سوگ فرو رفت.
✦ شیرینی حضور، عطر شهادت
با بودن حاج بهرام، زندگی شیرین بود. با رفتنش، شهادت عطر رهایی و سعادت را در فضا پاشید. او که حیاتش نمونهای از عشق و اخلاص بود، شهادتش نیز طنین نجاتبخشی شد برای جانهای خسته. عروجش، پروازی بیانتها به ملکوت بود.
✦ مردی از جنس معنویت و معرفت
زندگی حاج بهرام، تبلور بندگی و عبودیت بود. طنین اذان و نماز در خانهاش، از سحر تا شام، حکایت مردی داشت که نهتنها پایبند ظاهر عبادت، که عمق آن را زندگی میکرد. پاسدار شریعت و مدافع امنیت، اهل توسل، اهل معنا، و خادمالحسین(ع) از نوجوانی.
او نهتنها اهل مسجد، هیئت، نماز جمعه و یادواره شهدا بود، بلکه طلایهدار فرهنگ ایثار در شهرش و فراتر از آن شد. عهدی که با خدا و مردمش بست، پاسداری از دین، وطن و کرامت انسان بود.
✦ سیمای انسان کامل
حاج بهرام رحیمی، مصداقی عینی از «انسان کامل» در ترازانقلاب اسلامی بود:
خودشناسی: آگاه به ضعف و قوتهای خود و اهل تلاش برای رشد معنوی.
مسئولیتپذیری: در قبال جامعه، مردم، خانواده و متعهد و پاسخگو.
صبوری در سختیها: در برابر مشکلات مقاوم و امیدوار.
خدمتگزاری بیمنت: همیشه آماده برای کاستن از درد مردم و افزودن بر امیدشان.
اخلاقمداری و ادب: معلمی صبور، بیادعا، بیآلایش، دشمن غرور و شهرتطلبی.
مدارا و محبت: قلبی رئوف، زبانی نرم، و دستی گشوده برای یاری همه.
✦ الگویی جاودانه
او نهتنها پاسدار حریم امنیت پرواز، که نگهبان حریم ارزشها بود. با شهادتش، حج مقبولش مهر ابدیت خورد، و زندگیاش، سندی شد از اینکه هنوز هم میتوان انسان بود، پاک بود، و اهل معنا زیست.
✦ یادش در دلها، راهش در پیش ما
حاج بهرام عزیز، در میان ما نیست، اما یادش در جانها حک شده و راهش همچنان چراغ راه است. او رفت، اما راه روشنش باقیست. ما ماندهایم با داغ نبودنش و رسالت ادامه دادن راهش.
لینک کانال ایتای شهید بهرام رحیمی
کانال رسمی در ایتا: https://eitaa.com/shahid-bahram-rahim


کانال رسمی شهید حاج بهرام رحیمی
به یاد شهید حاج بهرام رحیمی، پاسدار فداکار امنیت پرواز که در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ در مسیر انجام مأموریت به شهادت رسید.
متولد شهرستان باغملک خوزستان
مدافع امنیت پروازهای کشور
از خانوادهای شهیدپرور
در این کانال منتشر میشود:
زندگینامه و تصاویر شهید
کلیپها، دلنوشتهها و خاطرات
مراسم، سخنرانیها و اطلاعیههای یادبود
لینک کانال ایتای شهید بهرام رحیمی :
eitaa.com/shahid_bahram_rahimi
لینک عضویت در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ shahid_bahram_rahimi
یادش گرامی، راهش پررهر