چند دقیقه بعد از شهادت

کار فرهنگی در اردوگاه شهید عبدی رستم آباد گیلان

سم الله

بعد از بیمارستان امام علی رفاقت منو حجت ادامه پیدا کرد، تابستان اون سال به دعوت یکی از دوستان روحانی که برای کار تبلیغ یه کاری با نیرو انتظامی رو گرفته بود به رستم آباد رفتيم، قرار شد ما دو نفري كمك اون رفيقمون كنيم، كار فرهنگي اونجا دست ما بود ولي همه جور كاري ميكرديم از نرمش و ورزش صبحگاهي گرفته تا مشاوره به دانش آموزايي كه براي اردو ميومدن و.... خيلي خوش ميگذشت يه جايي تو جنگلاي كوه هاي رستم آباد، تو اردوگاه استخر هم داشت يكي از تفريحات ما شنا كردن بود انصافا حجت شناش هم خوب بود، يه اسلحه پينت بال هم داشتيم كه كلي باهاش سرگرم ميشديم، صبح‌ها هم هر روز فوتبال بازي مي كرديم........

خلاصه صبح و شبمون باهم ميگذشت ...

يادش بخير...

يه بار يكي از كاروان ها كه اومده بود من موقع رسيدنشون خواب بودم بچه ها حوصلشون سر رفته بود توپ هم تو اتاق ما بود حجت بچه ها رو فرستاده بود در اتاق در بزنن توپ رو از من بگيرن وقتي من بيدار نشدم بهشون گفته بود كه گوشاي اين بنده خدا سنگينه بريد داد بزنيد و محكم در رو بكوبيد تا بشنوه....بچه ها هم همين كار رو كردن نميدونيد با چه حالي از خواب پريدم اومدم بيرون ديدم وايساده بهم ميخنده

شهادت بالاترین پاداش

برا خودم متاسفم.

برا خودم متاسفم.
این شهید یکی دو روز قبل از شهادت اومده بود فکه به همراه گروه صیاد. گروه صیاد تعداد زائرایی که می اورد حدود ۷۰۰ -۸۰۰ نفری میشد.
سر ظهر بود-خادمای دیگه این گروه خوب با ما همکاری نمیکردند من هم متاسفانه از این جریان ناراحت بودم. شهید حجت اومد پیشم گفت اخوی سلام.گفتم:علیکم
گفت حسینیه رو تخلیه می کنید تا ما زائرارو بفرستیم من با یه حالتی گفتم فعلا پر هست صبر کنید؟!
تا اون لحظه به چهره ایشون نگاه نکرده بودم.
قبل از شهادتش حجت رو از طریق اینترنت مداحیشو شنیده بودم.
سرمو گرفتم بالا دیدم ای بابا حجت رحیمیه .
به علت علاقه ای که نسبت به چهرش داشتم خجالت کشیدم از نوع رفتارم.بهش گفتم چند دقیقه ای صبر کن تا زائرا از حسینیه بیان بیرون.
یکی دو روز از این جریان گذشت ، ماشین گروه صیاد اومد فکه ... دیدم عکس حجتو زدن پشت شیشه ماشین نوشته خادم الشهید حجت رحیمی
به نقل از وبلاگ خاکی افلاکی

تمرین عروج .... منتشر نشده

عکسی متفاوت از خادم الشهدا شهید حجت الله رحیمی :

این عکسها چند ماه قبل از شهادت شهید حجت در گلزار شهدای باغملک  خوزستانه ...

زمانی که  شهید حجت با رفتن در درون قبر تمرین رفتن و عروج میکرد ..

ارسالی توسط یکی از دوستان شهید حجت 

 

 

همه خنده های یک شهید

همه خنده های یک شهید

همه خنده های یک شهید

عکس های یک شهید نسل سومی 2

 

 

منبع

اولین یادواره شهدای خادم

 

۲۵/مهر/۹۲

تهران - بهشت زهرا -سالن دعای ندبه

ساعت ۱۵

مداحی شهید حجت در شب 23 رمضان سال 90

مداحی شهید حجت در شب 23 رمضان سال 90

 

مداحی شهید حجت در شب 23 رمضان سال 90

تصویر شهید حجت الله رحیمی

       

       

 

 

احتیاجی نیست بری جمکران آقا رو ببینی آقا میاد پیشت اگه نمی تونیم اینطور باشیم، حداقل بیایم سفیرهای خوبی برای امام زمان باشیم . ماها امام زمانمون رو قد رفیقمونم دوست نداریم،خیلی بدیم !!؟ اگه دوستت بهت بگه به خاطر من فلان کار رو نکن یا نزدیکترین کست بگه مثلا (زنت) زودی می خوایم خودمون رو تو دلش جا کنیم ،می خوایم شیرین کنیم ، جلوه کنیم ،زودی میگیم به خاطر تو این کارو نمی  کنم..... بیایم جان ابالفضل سفیرهای خوب و باوفایی برای امام زمانمون که تولدش نزدیکه باشیم.به خودش قسم آقا کشته مرده این چراغونیهای تو خیابون ما نیست، هر چند که کار پسندیده ایست از جانب ما، اما آقا با این کارهامون بیشتر دلش می سوزه و می گیره، شاید بگه آخه تو که انقدر ما رو دوست داری حیف نیست .... یا صاحب الزمان

 

                                                  از آغازین پست های  شهید حجت الله رحیمی  در بیرق

 

 

 

سفر آخر کربلاست

 

ما قطره ای هستیم که رفتیم تودریا اگر سنخیت نداشته باشیم جدا می شیم. مثل یک قطره روغن که می تونیم جداش کنیم، اگر بعد از ۱۵ سال -۲۰ سال بگی خدایا فلانی رو هم مثلا شفا بده اگر این مهم نشد تعجب ندارد چون شاید سوا باشیم، سنخیت نداشته باشیم. هر کی می بینه می گه یک قطره روغنه رفته تو آب اما اگر قطره ای باشیم بریم تو دریا می گن این دریاست، جدا نیست. با چشم غیر علی که نمی شه علی رو دید. چه بسیار علی گوو چه اندک علی خو.  باید پیرو آنان بشیم  اگر شدیم اونا خودشون، خودشون رو نشون میدن ...

                                                                                                                   

                                                                                                            شهید حجت الله حیمی

دست نوشته‌ای ازشهید حجت الله رحیمی

شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است

 شهید حجت‌الله رحیمی

قبل از شهادتش

دست نوشته‌ای برای دوستانش نوشت

 که در آن آمده است:

 آنچه تلخ و اسفبار بوده این است که

 شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است. 

 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز،

 شهید حجت‌الله رحیمی

 از شهدای نسل سوم

 قبل شهادتش

 در دست نوشته‌ای

خطاب به دوستانش نوشت:

 دوری از امام زمان

مرز سال‌ها و قرن‌ها را در نوردیده است.

متن کامل این دست نوشته به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

برادران!

شما در حالی به این وصیت گوش فرا می‌دهید

 که این حقیر فقیر دست از دنیا کوتاه دارد

 و چشم امید به دعای شما عزیزان دوخته است.

ادامه نوشته

شهید حجت در یادمان شهدای هویزه

عاشقان چون با بصیرت می شوند

جنگ باشد حاج همت می شوند

چون نباشد جنگ ، اندر جنگ نرم

تحت امر رهبر حجت می شوند

زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها

مرقد مطهر شهید حجت الله رحیمی در مراسم اربعین شهادتش

مرقد مطهر شهید حجت الله رحیمی

 

 

جونمو میگیره با صدای شهید حجت  

تصاویر بیاد ماندنی از شهید کربلایی حجت الله رحیمی

 

 

 

 

 

 

 

 

http://masihekordestan.blogfa.com/

شهید حجت در کنار زائران کاروان های راهیان نور

فرازی از وصیت نامه شهید حجت

محبوب من ! شهادت را نه برای فرار از مسئولیت اجتماعی ، و نه برای راحتی شخصی میخواهم ؛ بلکه از آنجا که شهادت در راس قله کمالات است و بدون کسب کمالات ، شهادت میسر نمی شود ، میخواهم و خوشا به حال انان که با شهادت رفته اند.

ای سید و مولای من ! بگذار این دیدگان دیگر نبینند ، بس است هر چه دیده اند . بگذار این گوش ها دیگر نشنوند ، بس است هر چه شنیده اند، بگذار این دست و پاها دیگر حرکت نکنند ، بس است هرچه جنبیده اند.

شهدا کجا را به ما نشان می دهند ...

 

لينک مطلب

تصاویری از مراحل ساخت مرقد مطهر کربلایی شهید حجت الله رحیمی

 

 

 

مرقد مطهر کربلایی شهید حجت الله رحیمی

 برای دیدن مابقی عکسها به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته