شهید بهرام رحیمی؛ مردی که امنیت را نه فقط در آسمان، که در دل‌ها معنا کرد.

باغملک خوزستان، زادگاه مردانی‌ست که خاک را به خون آب دادند تا ریشه‌های ایمان محکم بماند.
در همین خاک، در تیرماه ۱۳۶۰، پسری چشم به جهان گشود که بعدها نگاهش به آسمان دوخته شد، نه به دنیا.

نامش بهرام بود؛ از تبار عشق، از قبیله دلدادگان. چهارمین شهید از خانواده‌ای که با ایثار زندگی کرده‌اند و با شهادت شناخته می‌شوند:
نوه‌ای شهید، دامادی شهید، عمویی شهید و در نهایت، خود او چهارمین پرستاره این آسمان پرنور شد.

او را خیلی‌ها می‌شناختند؛
نه به خاطر عنوان‌ها، بلکه به خاطر اخلاقش.
جوانی متبسم، خوش‌قلب و دل‌سوز.
تبسم از لب‌هایش جدا نمی‌شد؛
و مهربانی از نگاهش، آرامش می‌ریخت در دل اطرافیان.

از ۱۲ سالگی، پای ثابت روضه‌ها بود. خادم‌الحسین، از دل مسجد و محراب.
عضو شورای بسیج مسجد، فعال ستاد نماز جمعه، و برگزارکننده صدها یادواره شهدا.
اما در همه‌ این فعالیت‌ها، نه به دنبال دیده‌شدن بود، نه تشویق.
فقط می‌خواست راه روشن شهدا را فراموش نکنیم.

بهرام رحیمی، پاسدار انقلاب بود؛
اما پرواز، رسالت دیگرش شد.
نه در مرزهای زمینی، که در مرزهای هوایی؛
در قامت حافظ امنیت پرواز، حافظ جان مسافران، حافظ آرامش آسمان.

فروردین ۱۴۰۳، پس از زیارتی عاشقانه از سرزمین وحی،
در پرواز بازگشت از جده به تهران،
همان‌جا که مأمور امنیت بود،
آسمان او را برای همیشه به آغوش کشید.
او رفت؛
آرام، بی‌صدا، اما با ردپایی عمیق.
ماند در خاطره‌ها،
در دل همکارانش، در نوشته‌هایش،
و در دل فرزندانی که هنوز لبخند پدر را از قاب عکس‌ها به یاد می‌آورند.

مادرش بانویی مومنه ، که نوه‌، داماد و فرزندش را در راه وطن و دین تقدیم کرده است؛
و این افتخاری‌ست بزرگ برای این خانواده و مادر مکرمه.

شهید بهرام رحیمی، فقط شهید امنیت پرواز نبود،
او شهید فرهنگ بود، شهید ایمان، شهید لبخند.
کسی که نخواست فقط در قاب یک آلبوم عکس بماند،
خواست در قاب دل‌ها زنده باشد؛
و شد.

امروز، وقتی از او یاد می‌کنیم،
از مردی می‌گوییم که
بی‌ادعا زیست،
با اخلاص رفت،
و نامش، جاودانه شد.

#سپاه _ پاسداران _ انقلاب اسلامی
#شهید _ وطن
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_بهرام_رحیمی
#شهید_امنیت_پرواز
•┈┈••✾•🌼🇮🇷🌼•✾••┈┈ج
¦📬¦ @shahid_bahram_rahimi