باران سختی می بارید

به طلائیه رسیدیم همراه با خیل کثیری از جوانان انقلابی

برات حضور را ندادند

گفتند راهی ندارد

با خودم حرف میزدم که من هیچ

شهید همت این جوانان به عشق دیدن سه راه شهادت امدند

فرجی کنید آی شهدا

ندا امد که مشکل رفع شده فقط از مسیرهای مشخص بروید

ان روز هم کربلایی شده بود طلائیه